ارزیابی نقش و اهمیت تنگه هرمز در عرضه جهانی انرژی


مقدمه
تنگه هرمز، یکی از راهبردی‌ترین گذرگاه‌های دریایی جهان، پیونددهنده‌ی خلیج فارس به دریای عمان و سپس اقیانوس هند است. این تنگه با عرضی میان ۳۳ تا ۹۵ کیلومتر در باریک‌ترین نقاط خود، نه‌تنها یک مسیر ژئوپلیتیکی حیاتی بلکه گلوگاهی اقتصادی برای تجارت انرژی جهان به‌شمار می‌رود. کشورهای صادرکننده‌ی عمده‌ی نفت و گاز در منطقه‌ی خلیج فارس مانند عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، عراق، کویت و قطر بخش قابل توجهی از انرژی صادراتی خود را از طریق این مسیر دریایی به بازارهای جهانی ارسال می‌کنند.
بر پایه‌ی گزارش "نقاط گلوگاهی انتقال نفت جهان" منتشر شده توسط اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده در ژوئن ۲۰۲۵، در سال ۲۰۲۳ روزانه به‌طور میانگین حدود ۲۰٫۹ میلیون بشکه در روز  از تنگه هرمز عبور کرده است که این مقدار، حدود ۲۵ درصد از کل تجارت جهانی نفت حمل‌شده از طریق دریا و ۲۰ درصد از مصرف جهانی مایعات نفتی را تشکیل می‌دهد (EIA, 2025, p. 5).

 

 
تنگه هرمز همچنین یکی از مهم‌ترین مسیرهای انتقال گاز طبیعی مایع‌شده (ال‌ان‌جی) در جهان است. در سال ۲۰۲۴، طبق اعلام EIA در ژوئن ۲۰۲۵، کشور قطر به‌تنهایی حدود ۹٫۳ میلیارد فوت مکعب در روز  و امارات حدود ۰٫۷ میلیارد فوت مکعب در روز گاز طبیعی مایع را از این تنگه صادر کرده‌اند. در مجموع، این تنگه مسئول عبور بیش از ۲۰ درصد از تجارت جهانی  ال‌ان‌جی در آن سال بوده است (Cleantechnica, 2025).
اهمیت تنگه هرمز صرفاً به آمار عبور انرژی محدود نمی‌شود؛ بلکه موقعیت جغرافیایی آن، که در مجاورت کشورهای پرتنش خاورمیانه واقع شده، آن را به یکی از آسیب‌پذیرترین نقاط استراتژیک انرژی جهان تبدیل کرده است. تهدیدهایی مانند حمله به کشتی‌ها، اقدامات گروه‌های مسلح منطقه‌ای (مانند حوثی‌ها)، مین‌گذاری دریایی و افزایش حضور نظامی قدرت‌های جهانی در این منطقه، می‌تواند موجب اختلال در جریان انرژی شده و به‌طور مستقیم بر قیمت جهانی نفت، امنیت انرژی و ثبات اقتصادی کشورها تأثیر بگذارد.
در حالی‌که بخش عمده‌ای از صادرات نفت و گاز منطقه‌ی خلیج فارس وابسته به تنگه هرمز است، تنها ظرفیت محدودی برای دور زدن این مسیر از طریق خطوط لوله موجود وجود دارد. در صورت انسداد این تنگه، بیش از نیمی از انرژی انتقالی بدون جایگزین فوری باقی خواهد ماند، که این خود می‌تواند یک بحران جهانی انرژی ایجاد کند. از این‌رو، بررسی علمی، دقیق و داده‌محور این تنگه از دیدگاه‌های فنی، اقتصادی و راهبردی، ضرورتی انکارناپذیر است.
دراین مطالعه با تکیه بر گزارش‌ها و داده‌های منتشرشده تا سال ۲۰۲۵، اهداف زیر را دنبال می‌کند:
1.    تحلیل کمی و کیفی نقش تنگه هرمز در صادرات جهانی نفت خام، فرآورده‌های نفتی و ال‌ان‌جی؛
2.    بررسی کشورهای اصلی صادرکننده و واردکننده انرژی از این مسیر؛
3.    ارزیابی توان و ظرفیت مسیرهای جایگزین انتقال انرژی؛
4.    تحلیل اثرات انسداد احتمالی تنگه بر امنیت عرضه‌ی جهانی انرژی؛
5.    ارائه‌ی پیشنهادهای راهبردی برای کاهش آسیب‌پذیری بازار جهانی در برابر بحران‌های ژئوپلیتیکی در منطقه.
تحلیل کمی و کیفی نقش تنگه هرمز در صادرات جهانی نفت خام، فرآورده‌های نفتی و گاز طبیعی مایع (ال‌ان‌جی)
تنگه هرمز به عنوان یکی از مهم‌ترین گلوگاه‌های راهبردی جهان در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در انتقال نفت خام، فرآورده‌های نفتی و گاز طبیعی مایع از کشورهای تولیدکننده حاشیه خلیج فارس به بازارهای مصرف جهانی ایفا می‌کند. موقعیت جغرافیایی این تنگه، که خلیج فارس را به دریای عمان و اقیانوس هند متصل می‌کند، موجب شده است که بخش قابل‌توجهی از صادرات جهانی انرژی به‌ویژه به کشورهای آسیایی از این مسیر صورت گیرد
بر اساس داده‌های منتشر شده توسط اداره اطلاعات انرژی آمریکا در سال ۲۰۲۳، به‌طور متوسط روزانه حدود ۲۰.۹ میلیون بشکه نفت خام، فرآورده‌های نفتی و میعانات گازی از تنگه هرمز عبور کرده است که این رقم معادل حدود ۲۰ درصد مصرف جهانی مایعات نفتی و بیش از یک‌چهارم کل تجارت دریابرد نفت خام و محصولات مرتبط در سطح جهان است. از این مقدار، حدود ۱۴٫۹ میلیون بشکه در روز مربوط به نفت خام و میعانات گازی و تقریباً ۵٫۹ میلیون بشکه در روز مربوط به فرآورده‌های پالایشی از جمله بنزین، گازوئیل، نفت سفید، نفتا و سوخت هواپیما بوده است
(EIA, 2025, Table 3).

 

 

Data source: U.S. Energy Information Administration analysis based on Vortexa

 

داده‌های تکمیلی حاصل از تحلیل روندهای تصویری طی سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ نشان می‌دهند که روند صادرات انرژی از تنگه هرمز با وجود نوسانات جهانی، ثبات نسبی خود را حفظ کرده است. حجم عبور روزانه نفت و فرآورده‌ها از این تنگه در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۴ میلیون بشکه بوده که در سال ۲۰۲۲ به ۱۵ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۳، این مقدار به ۱۴.۳ میلیون بشکه رسید و پیش‌بینی‌ها برای سال‌های ۲۰۲۴ و سه‌ماهه اول ۲۰۲۵ نشان‌دهنده نوسانی در بازه ۱۳.۵ تا ۱۴ میلیون بشکه در روز است. این روند حاکی از مقاومت
بالای این مسیر در برابر تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی است.


Data source: U.S. Energy Information Administration analysis based on Vortexa tanker tracking

Note: 1Q25 = first quarter of 2025

 


از منظر ساختار صادرکنندگان، کشورهای عربستان، ایران، قطر و کویت همچنان نقش محوری خود را حفظ کرده‌اند، اما سهم کشورهای عراق و امارات متحده عربی در حال افزایش است. این موضوع به دلیل گسترش زیرساخت‌های صادراتی در عراق و استفاده امارات از مسیرهای جایگزین نظیر خط لوله حبشان به فجیره است. همچنین ایران با وجود تحریم‌ها، صادرات نفت خود به ویژه به مقصد چین را افزایش داده است.
در میان کشورهای صادرکننده، عربستان سعودی پیشتاز است و به‌طور میانگین روزانه بیش از ۷ میلیون بشکه نفت خام از طریق این تنگه صادر می‌کند. عراق با صادرات حدود ۳.۵ میلیون بشکه، امارات متحده عربی با ۲.۵ میلیون بشکه، کویت با بیش از ۲ میلیون بشکه و ایران با صادرات بین ۱ تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی در روز، از دیگر بازیگران کلیدی این مسیر به شمار می‌روند (IEA, 2025; BP, 2025).
در حوزه گاز طبیعی مایع‌شده (LNG)، کشور قطر جایگاه برجسته‌ای دارد و حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد از LNG عبوری از تنگه متعلق به صادرات این کشور است. با توجه به اینکه اکثر پایانه‌های مایع‌سازی قطر در سواحل خلیج فارس قرار دارند، مسیر تنگه هرمز به‌طور کامل در استراتژی صادراتی این کشور حیاتی است (Qatar Gas Annual Report, 2024).

 



Data source: U.S. Energy Information Administration analysis based on Vortexa.
Notes: · All estimates are in million barrels per day.

 


در خصوص توزیع جغرافیایی مقصد صادرات، داده‌های رسمی EIA در سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهند که ۸۳ درصد از نفت خام و میعانات عبوری از تنگه هرمز به کشورهای آسیایی صادر شده است. چین و هند در مجموع ۶۹ درصد از کل صادرات عبوری از این مسیر را به خود اختصاص داده‌اند. در مقابل، سهم اروپا در حال کاهش است و آمریکا و سایر کشورهای غربی سهم محدودی از صادرات این منطقه دارند. این وضعیت گویای وابستگی شدید بازارهای آسیایی به تنگه هرمز و اهمیت حفظ ثبات آن برای امنیت انرژی منطقه‌ای است.
چین به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت جهان، روزانه بیش از ۵ میلیون بشکه از این تنگه وارد می‌کند. پس از آن، هند، ژاپن و کره جنوبی به ترتیب با واردات ۳.۴، ۲.۷ و ۲.۵ میلیون بشکه نفت خام، به‌شدت به ثبات این مسیر وابسته هستند (BP, 2025). کشورهای اروپایی نیز اگرچه وابستگی کمتری دارند، اما بخش قابل‌توجهی از واردات انرژی آن‌ها نیز از این مسیر تأمین می‌شود.
تحلیل کیفی منابع ثانویه نظیر گزارش مؤسسه IISS (2023) نیز نشان می‌دهد که وابستگی متقابل میان صادرکنندگان و واردکنندگان انرژی از طریق تنگه هرمز، یک ساختار تعاملی شکننده ایجاد کرده است که هرگونه اختلال در آن می‌تواند پیامدهای زنجیره‌ای در سطح جهانی ایجاد کند. این موضوع، زمینه‌ساز نگرانی‌های فزاینده در زمینه امنیت انرژی و افزایش هزینه‌های بیمه و حمل‌ونقل دریایی نیز شده است.
بنابراین، درک تعاملات تجاری میان کشورها از طریق تنگه هرمز، یکی از ارکان تحلیل‌های راهبردی در حوزه انرژی جهانی محسوب می‌شود. روندهای فعلی نشان می‌دهد که با رشد تقاضا در شرق آسیا و ثبات نسبی تولید در خلیج فارس، این تنگه همچنان موقعیتی بی‌بدیل در نظم انرژی بین‌المللی خواهد داشت


 

 


Data source: U.S. Energy Information Administration analysis based on Vortexa.
Notes: · All estimates are in million barrels per day.

 

 

 

 

 

در حوزه گاز طبیعی مایع نیز، نقش تنگه هرمز به‌ویژه در صادرات گاز قطر و امارات قابل توجه است. قطر در سال ۲۰۲۳ روزانه حدود ۹.۵ تریلیون فوت مکعب و امارات حدود ۰.۶ تریلیون فوت مکعب گاز از این مسیر صادر کرده‌اند. در مجموع، حدود ۲۰ درصد از کل تجارت جهانی ال‌ان‌جی از طریق تنگه هرمز انجام گرفته است. روند افزایشی تقاضا در شرق آسیا، به ویژه در چین، کره جنوبی و ژاپن، نشان‌دهنده تداوم و احتمال رشد این وابستگی در سال‌های آتی است.


سناریوهای احتمالی در صورت بسته شدن تنگه هرمز: کشورهای متضرر و منتفع
احتمال وقوع اختلال در عملکرد تنگه هرمز، هرچند کم‌احتمال به نظر می‌رسد، اما به‌دلیل حساسیت بالای آن برای بازار جهانی انرژی همواره به‌عنوان یک سناریوی تهدیدزا در محاسبات ژئوپلیتیکی و اقتصادی مطرح بوده است. انسداد تنگه می‌تواند نتیجه‌ی عواملی همچون تنش‌های نظامی، اقدامات خرابکارانه، تحریم‌های هدفمند یا حتی برخوردهای تصادفی میان ناوگان‌های نظامی باشد (IISS, 2023).
در صورت بروز چنین سناریویی، کشورهایی که بیشترین وابستگی را به صادرات انرژی از این مسیر دارند، بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد. کشورهای تولیدکننده نفت خلیج فارس شامل عربستان سعودی، عراق، کویت، امارات و ایران، در غیاب زیرساخت‌های جایگزین کافی، با کاهش شدید درآمدهای صادراتی، افزایش نارضایتی اجتماعی و تهدیدات امنیت داخلی مواجه می‌شوند. این کشورها در برخی موارد بیش از ۸۰ درصد صادرات خود را از طریق تنگه انجام می‌دهند (EIA, 2025).
در جبهه واردکنندگان، کشورهای آسیای شرقی مانند چین، ژاپن، کره جنوبی و هند با بحران جدی تأمین انرژی روبرو خواهند شد. به‌ویژه کشورهایی مانند ژاپن که بیش از ۹۰٪ نفت وارداتی خود را از طریق تنگه هرمز تأمین می‌کنند، به‌دلیل کمبود منابع داخلی، آسیب‌پذیرترین بازیگران در این سناریو خواهند بود. این وضعیت می‌تواند منجر به افزایش قیمت جهانی نفت، کاهش رشد اقتصادی، و حتی تنش‌های سیاسی در برخی کشورهای واردکننده شود (IEA, 2025).
در سوی مقابل، برخی کشورها ممکن است از این وضعیت سود ببرند. ایالات متحده آمریکا به‌واسطه خودکفایی نسبی در تولید نفت و گاز از منابع شیل، توانایی بیشتری در پاسخ‌گویی به شوک بازار دارد. همچنین، افزایش قیمت جهانی انرژی می‌تواند درآمد صادرکنندگان غیردرگیر در منطقه مانند روسیه و نروژ را افزایش دهد. با این حال، این سودها نیز با مخاطرات ژئوپلیتیکی همراه است و ممکن است پایدار نباشد.
تحلیل‌های کمی ارائه‌شده در گزارش IHS Markit (2024) نشان می‌دهد که حتی اختلالی کوتاه‌مدت در تنگه هرمز می‌تواند قیمت نفت خام را تا ۳۰٪ افزایش دهد و هزینه‌های اضافی سالانه‌ای بالغ بر ۵۰۰ میلیارد دلار برای اقتصاد جهانی ایجاد کند. همچنین، شوک‌های روانی ناشی از تهدید انسداد تنگه، می‌تواند باعث تشدید رفتارهای احتیاطی در بازار و افزایش بهای بیمه کشتی‌ها شود.
از بُعد کیفی، پیامدهای بسته شدن تنگه تنها اقتصادی نیست، بلکه موجب بازتعریف نظم امنیتی منطقه نیز خواهد شد. کشورهای منطقه ممکن است ناگزیر به اتخاذ مواضع نظامی تهاجمی یا دفاعی شوند و فضا برای مداخلات قدرت‌های فرامنطقه‌ای نظیر آمریکا و چین فراهم گردد. این تحولات می‌تواند منطقه را به سوی یک رقابت ژئوپلیتیکی گسترده‌تر سوق دهد.
در مجموع، بسته شدن تنگه هرمز نه‌تنها تهدیدی برای کشورهای خاص بلکه مخاطره‌ای برای نظام اقتصادی جهان به‌شمار می‌رود؛ تهدیدی که ضرورت بازاندیشی در سیاست‌های انرژی، توسعه مسیرهای جایگزین و همکاری‌های چندجانبه امنیتی را دوچندان کرده است.
در مجموع، تنگه هرمز نه تنها از نظر حجم صادرات انرژی، بلکه از نظر ساختار بازار، مقصد جغرافیایی، انعطاف‌پذیری زیرساختی و میزان تهدیدهای امنیتی، مهم‌ترین گلوگاه راهبردی جهان در حوزه انرژی به شمار می‌رود. این جایگاه راهبردی لزوم برنامه‌ریزی و همکاری منطقه‌ای و بین‌المللی برای حفظ امنیت، پایداری و تاب‌آوری مسیرهای انتقال انرژی از این گذرگاه را بیش از پیش نمایان می‌سازد.
مسیرهای جایگزین در صورت انسداد تنگه هرمز: خطوط لوله، ظرفیت، هزینه و چالش‌ها
در صورت وقوع اخلال یا انسداد در تنگه هرمز، کشورهای تولیدکننده انرژی منطقه و مصرف‌کنندگان جهانی ناگزیر خواهند بود از مسیرهای جایگزین برای انتقال نفت و گاز بهره بگیرند. با این حال، ظرفیت، پوشش جغرافیایی و وضعیت ژئوپلیتیکی این مسیرها به‌شدت متنوع و در مواردی ناکافی است. در ادامه، مهم‌ترین مسیرهای جایگزین به‌همراه تحلیل توانایی‌ها و چالش‌های آن‌ها بررسی می‌شود.
۱. خط لوله شرق به غرب عربستان سعودی (Petroline):
این خط لوله که از مناطق نفت‌خیز شرق عربستان به بندر ینبع در سواحل دریای سرخ امتداد دارد، ظرفیتی در حدود ۵ میلیون بشکه در روز دارد (EIA, 2025). عربستان می‌تواند از این مسیر بخش قابل‌توجهی از صادرات خود را بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز انجام دهد. با این حال، ظرفیت آن کفاف کل صادرات منطقه را نمی‌دهد و در صورت بحران، ممکن است با اختلالات لجستیکی نیز مواجه شود (اخلال در عملکرد تنگه هرمز، ۱۴۰۳).
۲. خط لوله حبشان – فجیره (امارات):
این خط لوله به طول ۳۷۰ کیلومتر، نفت تولیدی در ابوظبی را به بندر فجیره در دریای عمان منتقل می‌کند. ظرفیت این خط ۱.۵ تا ۱.۸ میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود (IEA, 2025). فجیره از نظر جغرافیایی خارج از محدوده تنگه هرمز است و در بحران‌های منطقه‌ای ارزش استراتژیک بالایی دارد. البته وابستگی امارات به سایر زیرساخت‌های فراساحلی همچنان باقی است.
۳. خط لوله گوره – جاسک (ایران):
این خط که از استان بوشهر آغاز شده و به سواحل مکران در دریای عمان ختم می‌شود، امکان صادرات نفت ایران بدون عبور از تنگه هرمز را فراهم می‌کند. ظرفیت فعلی آن حدود ۱ میلیون بشکه در روز تخمین زده می‌شود و در صورت توسعه زیرساخت‌های بندری در جاسک، قابلیت افزایش دارد. این پروژه به‌دلیل تحریم‌ها و مشکلات تأمین مالی با چالش‌های اجرایی روبه‌روست (ارزیابی برندگان و بازندگان، ۱۴۰۲).
۴. خطوط لوله عراق – ترکیه و سایر مسیرهای شمالی:
خطوطی مانند Kirkuk–Ceyhan، امکان صادرات نفت شمال عراق را به بندر جیهان فراهم می‌کنند، اما به‌دلیل موقعیت جغرافیایی، با مشکلات امنیتی، فنی و محدودیت ظرفیت مواجه هستند. این مسیرها عمدتاً از حوزه جغرافیایی تنگه هرمز جدا هستند اما جایگزین بخشی از صادرات کل خلیج فارس محسوب می‌شوند (BP, 2025).
۵. چشم‌انداز صادرات LNG:
در زمینه گاز طبیعی مایع‌شده، گزینه‌های جایگزین تقریباً محدود هستند. قطر به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده LNG در جهان، به‌شدت به تأسیسات ساحلی خود وابسته است. انتقال LNG نیازمند تأسیسات خاص مایع‌سازی و پایانه‌های مخصوص است که ساخت آن‌ها هزینه‌بر و زمان‌بر است. خطوط لوله گاز به عمان، پاکستان یا حتی پروژه‌های آینده به هند هنوز در مراحل اولیه هستند یا ظرفیت محدودی دارند (IHS, 2024).

 

 

حتی در بهترین حالت، مجموع ظرفیت خطوط لوله جایگزین در منطقه نمی‌تواند بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد صادرات معمول از طریق تنگه هرمز را پوشش دهد. به‌علاوه، بسیاری از این مسیرها خود در معرض تهدیدات امنیتی یا فشارهای ژئوپلیتیکی قرار دارند. برای مثال، تنش در یمن یا دریای سرخ می‌تواند امنیت خطوط عربستان را تهدید کند؛ یا تحریم‌های بین‌المللی ممکن است مانع بهره‌برداری کامل از پروژه‌های ایرانی شود (اخلال در عملکرد تنگه هرمز، ۱۴۰۳).
در نهایت، می‌توان گفت که اگرچه مسیرهای جایگزین مهم‌اند، اما ظرفیت فنی، محدودیت‌های ژئوپلیتیکی و هزینه‌های بالای توسعه آن‌ها مانع از جایگزینی کامل تنگه هرمز می‌شوند. این واقعیت، اهمیت حیاتی تنگه را نه‌تنها حفظ کرده، بلکه توجه جهانی به آن را به‌صورت مداوم افزایش داده است. در نهایت، با وجود برخی مخاطرات امنیتی در منطقه دریای سرخ و حملات گروه‌های مسلح یمنی، گزارش EIA تا آوریل ۲۰۲۴ تأکید می‌کند که جریان انتقال انرژی از تنگه هرمز تاکنون دچار اختلال نشده است. هرچند تجربه گذشته نشان داده که حتی احتمال ایجاد اختلال در این مسیر می‌تواند تأثیرات فوری بر قیمت جهانی نفت داشته باشد. در این میان، ظرفیت خطوط لوله جایگزین نظیر خط لوله شرق به غرب عربستان (با ظرفیت اسمی ۵ میلیون بشکه در روز) و خط لوله حبشان به فجیره در امارات (با ظرفیت ۱.۵ میلیون بشکه در روز) تنها قادر به جابه‌جایی حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد از ظرفیت عبوری تنگه هرمز هستند  (EIA، صفحه ۷). 
تحلیل‌های انجام‌شده در بخش‌های پیشین نشان می‌دهد که تنگه هرمز نه‌تنها گلوگاهی حیاتی در زنجیره عرضه جهانی انرژی است، بلکه یکی از نقاط تمرکز منازعات ژئوپلیتیکی منطقه‌ای و بین‌المللی نیز محسوب می‌شود. از این‌رو، کشورهای تاثیر پذیر از اختلال در تنگه هرمز به دنبال اتخاذ سیاست‌های متنوع، جهت کاهش میزان آسیب‌پذیری در برابر سناریوهای احتمالی اختلال در این مسیر می باشند که عبارتند از :
۱. توسعه زیرساخت‌های جایگزین:
کشورهای صادرکننده نفت و گاز باید با جدیت بیشتری پروژه‌های خطوط لوله زمینی جایگزین را پیگیری کنند. پروژه‌هایی مانند گوره–جاسک در ایران، خط لوله شرق–غرب عربستان، و خط حبشان–فجیره در امارات نمونه‌هایی از این تلاش‌ها هستند که باید از نظر ظرفیت، امنیت و اتصال به بازارهای بین‌المللی توسعه یابند (IHS, 2024).
۲. ارتقای همکاری‌های امنیتی منطقه‌ای:
تشکیل نهادهای همکاری چندجانبه امنیت دریایی در خلیج فارس با مشارکت کشورهای منطقه و نظارت نهادهای بین‌المللی مانند IAEA یا IMO می‌تواند نقش بازدارنده در برابر تهدیدات نظامی یا خرابکارانه ایفا کند. تلاش برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای و حل‌وفصل دیپلماتیک مناقشات مرزی و دریایی از الزامات این مسیر است (IISS, 2023).
۳. افزایش ذخایر استراتژیک انرژی:
کشورهای واردکننده به‌ویژه در شرق آسیا باید به توسعه و نگهداری ذخایر استراتژیک نفت و گاز بپردازند تا در صورت اخلال در تنگه، بتوانند به‌طور موقت نیاز بازار را پاسخ دهند. ژاپن، کره جنوبی و چین تاکنون در این زمینه پیشرفت‌هایی داشته‌اند، اما افزایش این ذخایر به یک ضرورت ژئواستراتژیک بدل شده است. (IEA, 2025)
۴. تنوع‌بخشی به منابع تأمین انرژی:
کشورها باید به سمت تنوع در منابع واردات انرژی حرکت کنند. استفاده از LNG از منابعی مانند استرالیا، روسیه، ایالات متحده و آفریقا می‌تواند وابستگی به منطقه خلیج فارس را کاهش دهد. همچنین بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر، برق‌آبی، هیدروژن و حتی انرژی هسته‌ای در بلندمدت باید در دستور کار قرار گیرد. (BP, 2025).
۵. توسعه دیپلماسی انرژی:
برای کشورهایی مانند ایران که هم تولیدکننده و هم در موقعیت ژئواستراتژیک قرار دارند، توسعه روابط منطقه‌ای، تنش‌زدایی با همسایگان، و ایجاد تعامل‌های اقتصادی با بازیگران فرامنطقه‌ای می‌تواند همزمان امنیت انرژی و امنیت ملی را تقویت کند. تمرکز بر سیاست خارجی مبتنی بر منافع متقابل در حوزه انرژی، به‌ویژه با کشورهای آسیایی، می‌تواند نقش‌آفرینی ایران را ارتقا دهد.
۶. افزایش سرمایه‌گذاری در فناوری:
افزایش سرمایه‌گذاری در فناوری‌هایی مانند استخراج از منابع غیرمتعارف (شیل اویل و شیل گس)، بهینه‌سازی مصرف انرژی، و حمل‌ونقل انرژی با ریسک پایین‌تر مانند انتقال از زیرساخت‌های ریلی یا LNG Floating Units می‌تواند تاب‌آوری کشورها را در برابر بحران‌ها بالا ببرد.
جمع‌بندی این راهکارها نشان می‌دهد که هیچ راه‌حل منفردی برای کاهش ریسک وابستگی به تنگه هرمز وجود ندارد. بلکه تنها یک رویکرد چندبُعدی و هماهنگ است که می‌تواند از شدت پیامدهای اقتصادی، ژئوپلیتیکی و امنیتی در زمان بحران بکاهد.

 


تنگه هرمز، به‌عنوان گلوگاه اصلی صادرات نفت و گاز جهان، نقشی بی‌بدیل در معادلات انرژی بین‌المللی دارد. وابستگی شدید کشورهای صادرکننده و واردکننده به این مسیر، آسیب‌پذیری شدیدی را در برابر تهدیدات امنیتی، تحریم‌ها و تنش‌های منطقه‌ای ایجاد کرده است. داده‌های کمی نشان می‌دهد که بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت و ۲۰ درصد گاز طبیعی مایع‌شده جهان روزانه از این تنگه عبور می‌کند (EIA, 2025). این حجم عظیم انتقال انرژی، تأثیرات مستقیم بر قیمت جهانی انرژی، امنیت بازار و سیاست خارجی کشورها دارد.
در عین حال، مسیرهای جایگزین موجود ظرفیت کافی برای پوشش کامل صادرات منطقه را ندارند و چالش‌های متعددی در زمینه تأمین مالی، امنیت، و زمان‌بندی بهره‌برداری دارند. از سوی دیگر، تحلیل‌های کیفی بر مبنای منابع معتبر نظیر IISS و IEA نشان می‌دهد که امنیت انرژی تنها با نگاه زیرساختی تأمین نمی‌شود و نیازمند سازوکارهای دیپلماتیک، اقتصادی، و فناورانه مکمل است.
در مجموع، این مطالعات نشان داد که هرچند تنگه هرمز در کانون تهدیدات بالقوه قرار دارد، اما همچنان نقش محوری آن در سیستم انرژی جهانی تداوم دارد. تنها از طریق تنوع‌بخشی، همکاری‌های چندجانبه و برنامه‌ریزی هوشمندانه می‌توان از آسیب‌پذیری‌های موجود کاست و تاب‌آوری سیستم انرژی جهانی را افزایش داد

•    BP. (2025). Statistical Review of World Energy. https://www.bp.com/en/global/corporate/energy-economics/statistical-review-of-world-energy.html
•    EIA. (2025). Strait of Hormuz Remains Critical to Global Oil Flows. U.S. Energy Information Administration. https://www.eia.gov/todayinenergy/detail.php?id=65504
•    IEA. (2025). Oil Market Report – June 2025. International Energy Agency. https://www.iea.org/reports/oil-market-report-june-2025
•    IHS Markit. (2024). Global Oil Shock Scenarios. https://ihsmarkit.com
•    IISS. (2023). The Military Balance 2023. International Institute for Strategic Studies. https://www.iiss.org
•    Qatar Gas. (2024). Annual Report. https://www.qatargas.com
•    ارزیابی برندگان و بازندگان اخلال در فعالیت تنگه هرمز از منظر انرژی (۱۴۰۲). مرکز پژوهش‌های راهبردی ریاست جمهوری.
•    اخلال در عملکرد تنگه هرمز (۱۴۰۳). پژوهشکده مطالعات راهبردی وزارت نفت.
•    تنگه هرمز – ۱۴۰۳. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی