کریدور زنگزور و اهمیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک آن برای ج.ا.ایران
مقدمه
تسلط بر مسیرهای تجاری همواره یکی از عوامل قدرت کشورها بوده است . قرهباغ به لحاظ جغرافیایی علاوه بر بخشهایی از ایران و ترکیه، دربرگیرنده سه کشور آذربایجان، ارمنستان و گرجستان میباشد، به دلیل پیچیدگیهای قومیتی و همچنین مرزبندی نامناسب همیشه آبستن منازعاتی بوده که شاید بتوان مهمترین آن را از منظر پیامدهای مستقیم برای ایران، منازعه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان دانست. پس از برتری جمهوریآذربایجان در جنگ و توافق آتشبس میان دو کشور با میانجیگری روسیه، کریدور زنگزور بهعنوان مسیر تردد میان جمهوریآذربایجان و نخجوان، از خاک ارمنستان، به مهمترین مسئلهای تبدیل شده که زمینه افزایش درگیری در منطقه را دارد. کریدور زنگزور یک محور مواصلاتی زمینی است که جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به روسیه و ترکیه متصل نموده و زمینه را برای اتصال جادهای و ریلی آسیا، اروپا و خاورمیانه با یکدیگر را مهیا می کند. دالان زنگزور مفهومی در توصیف یک دالان مواصلاتی و تجاری میباشد که در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی به روسیه و ترکیه را بدون پستهای بازرسی ارمنستان خواهد داد. این طرح در صورت تکمیل باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود. از این رو، زنگزور را میتوان دالانی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دانست که استان آذربایجان شرقی ایران را از مسیر ترانزیتی میان ترکیه و باکو حذف خواهد کرد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، در شهریورماه 1403 در یک نشست خبری درخصوص ایجاد کریدور زنگزور خبر داد که این مسیر، همراه با مسیرهای دیگر در چارچوب یک کارگروه سه جانبه برای رفع انسداد ارتباطات مورد بحث قرار گرفته است. این اظهار نظر با وجود هشدارهای چندین باره جمهوری اسلامی ایران در خصوص عدم موافقت با موضوع ذکر شده صورت گرفت . بحث کریدور زنگزور و قطع نشدن مرز بین ایران و ارمنستان در استان سیونیک در زمره خطوط قرمز کشور است. از این رو بررسی ابعاد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران بسیار حایز اهمیت میباشد.
تحلیل و ارزیابی
منطقه قفقاز جنوبی نقش مهمی در ژئواستراتژی اوراسیا دارد. این منطقه همواره بخشی از حوزه تمدنی ایران بزرگ بوده و تحولات مختلفی را در طول تاریخ تجربه کرده و اکنون نیز به عنوان یک منطقه مهم حائل بین دو دریای سیاه و مازندران ، نقش مهمی در انتقال انرژی و توازن منطقهای داشته و دارد.
برای بررسی ریشههای منازعات سرزمینی جاری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان باید به جنگ اول قرهباغ بین سالهای 1991تا1994 رجوع کرد. طی جنگ اول قرهباغ ارمنستان علاوه بر اعلام استقلال ، هفت منطقه ( شامل جبرائیل، فیضولی، زنگیلان، قبادلی، آغدام، لاچین و کلبجر) را تصرف کرد و هدف ارمنستان از تصاحب این شهرها ایجاد یک منطقه حائل اطراف قرهباغ کوهستانی بود تا جمهوری آذربایجان نتواند این منطقه را محاصره کند. در سی سال بعد از آن، کل این مناطق تقریبا خالی از سکنه بود و کارکرد آن فقط ایجاد منطقه حائل بود.
طی جنگ دوم قره باغ در سال 2020، آذربایجان این هفت منطقه به علاوه شهر شوشا را از منطقه قرهباغ کوهستانی به تصرف خود درآورد. سه سال بعد یعنی سپتامبر 2023 نیز جمهوری آذربایجان طی جنگ یکروزه قرهباغ کوهستانی را هم به تصرف خود درآورد و به دنبال این عملیات بیش از 100هزار از ساکنین منطقه، به سمت ارمنستان گریختند. هیچ یک از مناطقی که دهه 1990 توسط ارمنستان گرفته شده بود، دیگر در کنترل این کشور نیست و آذربایجان همه را پس گرفته است. امروز منازعه بر سر تعیین حدود مرزی است زیرا، تعیین حدود مرز بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان صورت نگرفته است.
کشورهای محصور در خشکی ( عدم دسترسی به آبهای آزاد) این منطقه همواره به دنبال راههایی برای دسترسی به آبهای آزاد برای توسعه تجارت بوده اند از این رو مسیرهای مواصلاتی برای کشورهای منطقه قفقاز بسیار حائز اهمیت میباشد. تاکنون، کار ساخت ۷۲ کیلومتر از مجموع ۸۹ کیلومتر خط ریلی تحت احداث برای فاز نخست کریدور زنگزور در داخل خاک آذربایجان (از هورادیز تا آقبند) به پایان رسیده است. قطعه خط عبوری از داخل خاک ارمنستان نیز تنها ۴۳ کیلومتر طول داشته که البته دولت آذربایجان قصد دارد در صورت کسب توافق ارمنستان، یک بزرگراه ترانزیتی جادهای را نیز به موازات ریلی راه آهن از این منطقه عبور دهد تا با استفاده از هر دو شیوه حمل و نقل زمینی، این کریدور را تکمیل نماید. در داخل نخجوان نیز، خط ریلی بازمانده از دوران شوری به طول ۱۵۸ کیلومتر وجود داشته که در حال تعمیر است. ایجاد کریدور زنگزور ریشه در توافق آتشبس بعد از جنگ ۴۴ روزه قرهباغ در سال ۲۰۲۰ دارد که بین سران آذربایجان، ارمنستان و روسیه با نظارت رئیس جمهور روسیه به امضا رسید. طبق این توافق، ارمنستان پذیرفت که برنامهای برای ساخت یک محور جدید حمل و نقل در طول مرز ارمنستان و ایران مشخص شود. این مسیر، ارتباط میان جمهوری آذربایجان و منطقه خود مختار نخجوان را میسر میکند. جمهوری آذربایجان هم امنیت تردد شهروندان، خودروها و کالاها در طول این کریدور پیشنهادی را تضمین نمود. همچنین ارمنستان موافقت نمود که همه محورهای مواصلاتی اقتصادی و حمل و نقل را رفع انسداد نموده و برای ساماندهی تردد بدون مانع در هر دو جهت، ارتباطات حمل و نقلی میان آذربایجان و نخجوان را فراهم نماید.
در سال ۲۰۲۰، مسکو تمایل خود را برای اتصال نخجوان به آذربایجان از طریق خطوط ریلی اعلام کرد. چگونگی احداث این گذرگاه در توافقنامه آتشبس مسکوت گذاشته شد و به به مذاکرات بعدی واگذار شد. مقامات سه کشور توافق آتشبس برای بحث درباره چگونگی ساخت این محور چندین بار ملاقات کردند، اما نتیجه قابل توجهی در این زمینه به دست نیامد. از سال 2020، آذربایجان با حمایت ترکیه بر طرحهای خود مبنی بر احداث کریدور زنگزور اصرار نموده و تهدید کرد که اگر ارمنستان نپذیرد، آذربایجان برای حل این مسسله متوصل به قوه قهریه خواهد شد. ارمنستان نیز اعلام نمود که فقط مایل به بازگشایی محور حملونقل ریلی سابق است و مذاکره بر اساس منطق کریدور را نخواهد پذیرفت.رییس جمهور روسیه در دیدار سه جانبه با سران آذربایجان و ارمنستان در نوامبر ۲۰۲۱ ، گشایش کریدورهای حملونقلی اعم از جادهای و ریلی را مورد بحث و گفتگو قرار داد. مطرح نمودن این مسئله اشاره ضمنی بر احداث کریدور زنگزور بود.
همچنین ایکل راث، رئیس کمیته روابط خارجی بوندستاگ (مجلس) آلمان در سفر اخیر خود به ارمنستان اعلام کرد که برلین به طور کامل از موضع رسمی ایروان در خصوص رفع انسداد راههای ارتباطاتی در منطقه حمایت میکند. نخست وزیر ارمنستان «موضع اصولی» ارمنستان را برای مهمان آلمانی خود تشریح کرد و اظهار داشت که ارمنستان جاده را فراهم میکند اما در عین حال کنترل آن را خودش حفظ خواهد کرد.
مایکل راث گفت: سرزمینی که به زعم عدهای میبایست بخشی از به اصلاح کریدور زنگزور باشد، قلمرو ارمنستان است، ختم کلام. طرف ارمنی اعلام کرده است که می تواند به طور مستقل حرکت ایمن و بدون وقفه در این مسیر را تضمین کند. واضح است که حاکمیت و صلاحیت ارمنستان بر این سرزمین است.
ایران از ابتدا، مخالفت خود را اعلام کرد به طوری که عباس عراقچی وزیر امور خارجه صراحتا گفت که هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی همسایگان ما، یا ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، کاملا غیرقابلقبول است و برای ایران خط قرمز به شمار میرود .
اظهار نظر کارشناسی
در عصر حاضر تقریبا تمامی کشورها با سرمایه گذاری بر مزیتهای نسبی خود در حال پیمودن مسیر توسعه می باشند. مزیت نسبی ایران در حال حاضر منابع سرشار انرژی و موقعیت فوق العاده سرزمینی میباشد. در سالهای اخیر به دلیل شرایط بین المللی از جمله تحریمها و همچنین ضعف حکمرانی، ایران موفق به استفاده از مزیتهای نسبی خود نشده و زمینه انتفاع اقتصادی را فراهم ننموده است به طوری که تقریبا از کریدورهای تجاری کنار گذاشته شده است. به عنوان مثال ابتکار کمربند و جاده چین با سرمایه گذاری 3 تریلیون دلاری در حال انجام می باشد و اثری ملموس از این طرح در ایران مشاهده نمی شود و یا عراق با سرمایه گذاری 19 میلیارد دلاری خود در بندر فاو در حال توسعه بزرگترین بندر خاورمیانه با بیش از 90 اسکله می باشد و طرح کانال خشک این کشور ( احداث بزرگراه و راه آهن از بندر فاو تا بندر مرسین ترکیه ) در حال اجرا است. همچنین کشورهای قطر و ترکیه در حال تبدیل شدن به بزرگترین هابهای حمل و نقل هوایی هستند. تسلط بر مسیرهای تجارت یکی از عوامل توسعه اقتصادی و قدرت ملی می باشد.
اما در خصوص کریدور زنگزور ، این طرح منجر به محدود شدن بیشتر مزیت سرزمینی ایران خواهد شد. از این رو ضرورت تدوین یک استراتژی دقیق برای عبور از این چالش، توسط دستگاه دیپلماسی و سطوح مختلف نظام حکمرانی ضروری میباشد.
سیاست روسیه در قبال زنگزور یک قطعه از پازل کلان راهبرد روسیه در واکنش به وضعیت این کشور در مواجهه با شرایط بعد از جنگ اکراین میباشد. دسترسی روسیه به مسیرهای غربی محدود شده و این کشور به دنبال ایجاد راههای مواصلاتی جدید میباشد و ارمنستان دیگر تامین کننده منافع روسیه نخواهد بود. از این رو به نوعی به دنبال تقویت روابط با ترکیه و جمهوری آذربایجان برای افزایش حضور و نفوذ در منطقه می باشد.
از طرفی عدم تسلط نظامی ارمنستان بر این کریدور زمینه را برای تبدیل این کریدور به یک حوزه نظامی تحت کنترل آذربایجان و ترکیه فراهم می کند و دسترسی زمینی ایران به اروپا در انحصار ترکیه قرار خواهد گرفت. همچنین هیچ مادهای در توافق سال ۲۰۲۰ وجود ندارد که به موجب آن، قلمرو ارمنستان توسط کشور دیگری کنترل شود.
از سوی دیگر، طی سالهای اخیر به ویژه پس از تحریم واردات گاز روسیه از طرف کشورهای غربی پروژه صادرات گاز طبیعی و نفت ترکمنستان و قزاقستان از طریق خط لوله ترانس کاسپین به آذربایجان، ترکیه و در نهایت اروپا به صورت جدی مطرح شده که این پروژه نیز با مخالفت جدی ایران روبرو است. با در نظر گرفتن تمامی این مسائل مشخص میشود که با راه اندازی دالان زنگزور احتمالا اهمیت اقتصادی و سیاسی ایران برای کشورهای حاشیه خزر به شدت کاهش خواهد یافت. مرز ایران و ارمنستان نقطه اتصال ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا میباشد و در صورت احداث این دالان، ایران این مزیت ژئواکونومیکی خود را از دست خواهد داد. همچنین با افزایش اهمیت استراتژیک کریدور میانی، کریدور زنگزور نقش مهم ایران را در حملونقل میان شرق و غرب بیش از پیش کاهش خواهد داد(لازم به ذکر است که چین هدف نهایی خود از ابتکار کمربند و جاده را دسترسی به بازارهای اروپایی می پندارد). در شرایط کنونی و پس از سفر رییس جمهور روسیه به آذربایجان در شهریور 1403، این موضوع که مقامات روس به رغم آگاهی از مخالفت ایران، این موضوع را به عنوان رفع انسداد محورهای مواصلاتی مطرح میکنند، حائز اهمیت ویژهای میباشد.
تضاد و هم پوشانی منافع قدرتها در منطقه بخصوص در مسئله زنگزور بر پیچیدگی مسئله افزوده است. ترکیه و آذربایجان در این میان به دنبال توسعه نفوذ خود در منطقه، تقویت ترک گرایی و عثمانی گری و حذف ایران از کریدور شرق-غرب چین هستند و ارمنستان درصدد حفظ تمامیت سرزمینی خود میباشد. منفعت ملی ایران در عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه و نقش آفرینی حداکثری در مسیرهای تجاری میباشد و از این رو سرمایه گذاری بر این مزیت حائز اهمیت است.